#روز_هفتم؛ حکمت ۶۶ تا ۷۷
💜 حکمت ۶۶: از دست دادن حاجت بهتر از درخواست كردن از نااهل است.
💜 حکمت ۶۷: از بخشش اندک شرم مدار، كه محروم كردن از آن كمتر است.
💜 حکمت ۶۸: عفت ورزيدن، زينت فقر و شكرگزاری، زينت بینيازی است.
💜حکمت ۶۹: اگر به آنچه كه میخواستی نرسیدی، از آنچه هستی نگران مباش.
💜 حکمت ۷۰: نادان را يا تندرو يا كندرو میبينی.
💜حکمت ۷۱: چون عقل كامل گردد سخن اندک شود.
💜 حکمت ۷۲: دنيا بدنها را فرسوده، ولی آرزوها را تازه مینمايد؛ مرگ را نزديک ولی خواستهها را دور و دراز میسازد، كسیكه به آن دست يافت از آن خسته میشود و آنكه به دنيا نرسيد رنج میبرد.
💜 حکمت ۷۳: كسیكه خود را رهبر مردم قرار داد، بايد پيش از آنكه به تعليم ديگران پردازد، خود را بسازد و پيش از آنكه به گفتار تربيت كند با كردار تعليم دهد، زيرا آنكس كه خود را تعليم دهد و ادب كند سزاوارتر به تعظيم است از آنكه ديگری را تعليم دهد و ادب بياموزد.
💜 حکمت ۷۴: انسان با هر نفسی كه میكشد، قدمی به سوی مرگ نزدیک میشود.
💜 حکمت ۷۵: هر چيز كه شمردنی است پايان میپذيرد و هرچه را كه انتظار میكشيدی، خواهد رسید.
💜 حکمت ۷۶: حوادث اگر همانند يکديگر بودند، آخرين را با آغازين مقايسه و ارزيابی میكنند.
💜حکمت ۷۷: (ضرار بن ضمرهی ضبایی از ياران امام به شام رفت بر معاويه وارد شد، معاويه از او خواست از حالات امام بگويد، گفت علی علیه السلام را در حالی ديدم كه شب پردههای خود را افكنده بود، و او در محراب ايستاده، محاسن را به دست گرفته، چون مارگزيده به خود میپيچيد و محزون میگريست و میگفت:)
ای دنيا! ای دنيای حرام! از من دور شو، آيا برای من خودنمایی میكنی؟ يا شيفته من شدهای؟ چنانكه روزی در دل من جای گيری؟ هرگز مبادا! غير مرا بفريب، كه مرا در تو هيچ نيازی نيست، تو را سه طلاقه كردهام، تا بازگشتی نباشد، دوران زندگانی تو كوتاه، ارزش تو اندک و آرزوی تو پست است. آه از توشهی اندک و درازی راه و دوری منزل و عظمت روز قيامت!