🕸🕷🕸🕷🕸🕷🕸
از دستِ گلدان شاخه ےِ گل را ربودند...
آنان ڪه مثلِ ما ڪه مثلِ ما نبودند...
آنان ڪه بر آینه هامان رشڪ بردند،
آن حاسداني را ڪه ميداني حسودند...
همزادِ باروتند و موشڪ، دیوِ عصیان،
اهریمنان عهدِ آتش، عصرِ دودند...
اینجا مزارِ قرن هاِے بي توقف،،،
ثانیه هاےِ زخمِ بر سینه عمودند...
_در باغ هاےِ دلفریبِ مشرقي مان،
نعش هزاران غنچه در حال سجودند_
تأویلِ سبزِ تاجِ زیتون را شیاطین،
در باطن شرِّ سلاطیني ستودند...
(مهدیــــه_گودرزے)
( ۱۲ ام خــرداد ۱۴٠٠)
@mahdiyegoodarzi
@mashghekhatkhati
۴۱۶