💠 داستان جناب حر (ع) سلام😊🖐 بچه ها! یادتونه از یه آدمی صحبت کردیم که اسمشون "حر" بود؟ گفتیم که اون زمانی که امام حسین (ع)با خانوادشون داشتند به شهر کوفه میرفتند، یزید به یه مردی که اسمش "حر" بود نامه نوشت📜. "حر" اون زمان جزو آدم بدها بود و توی سپاه یزید👹بود . حر به چیزهایی که یزید توی نامه گفته بود گوش کرد و جلوی امام حسین(ع)رو گرفت✋ اما حر فکر نمیکرد که یزید بخواد به امام حسین(ع) حمله کنه. آخه حر همیشه به خودش میگفت: امام حسین(ع) پسر حضرت فاطــ❤️ــمه(س) هستند و کسی نباید با ایشون بجنگه...😢 اما بچه ها.... وقتی حر فهمید که یزید👹بدجنس میخواد با امام حسین(ع) بجنگه خیلی ناراحت شد. اون خانواده پیامبر (ص) رو دوست داشت. حر با خودش گفت: من تا حالا جزو آدم بدها بودم ولی الان باید آدم خوبی بشم🙂💪 من خیلی امام حسین(ع)رو اذیت کردم 😓من نباید مثل یزید👹 با امام حسین(ع) بجنگم! بچه ها حر(ع) تصمیم گرفت آدم خوبی بشه از سپاه آدم بدها❌ بیرون رفت و اومد پیش سپاه امام حسین(ع) ✅ حر (ع) وقتی امام حسین(ع) رو دید از امام حسین(ع) عذرخواهی کرد و گفت امام حسین(ع) من رو ببخش😓 و امام حسین (ع) هم حر (ع) رو بغل کرد و اونو بخشید😇🤝 حر (ع) خیلی خوشحال شد و تصمیم گرفت بره و با آدم بدها بجنگه✊ تا از امام حسین(ع)دفاع کنه. بچه ها آدم بد ها حر(ع) رو زخمی کردند و امام حسین(ع) حر رو بغل کردند و حر در آغوش ایشون به شهادت رسید😔🖤 بچه ها جون ... ماهم اگه یه زمانی کار بدی کردیم میتونیم مثل حر (ع) بریم و عذر خواهی کنیم و از اون به بعد آدم خوبی بشیم 😍👌 @Mahdolaemmehyazd