*🔴 درک بحران جمعیت و مشکلات اقتصادي به دليل آنکه ملموس و مشهود همگان هستند، نيازي به نخبگي و عقلانيتي ويژه ندارند. شکاف طبقاتي و فقر و بيکاري و کمبود مسکن و امثال آن را هر کسي ميتواند ببيند؛ حتي درک مخاطرات فردي و اجتماعي و سياسي چنين وضعيتي هم کار دشواري نيست؛ فهم راههاي درمان آنها هم خيلي دشوار نيست؛ فقط قدري عقلانيت ميخواهد و قدري بيشتر، اراده و عزم و همت.بحران کاهش جمعیت و مشکلات اقتصادي همچون جنگ سخت ميمانند که هم ابزار و ادوات جنگي، هم هدف جنگ، هم نيروهاي مهاجم و هم قربانيان جنگ همگي آشکار و روشن است؛ در مرأي و منظر همگاناند؛ کسي قدرت انکار آنها را ندارد؛ نخبگان علمي و همچنين عامه مردم هم وقتي مديران ليبرال مآب و دلسپردة غرب و انديشههاي ليبراليستي را در کنار مديران جهادي و ولايي با هم مقايسه ميکنند، ناکارآمدي دستة اول؛ و کارآمدي و فروتني دستة دوم را کاملاً احساس ميکنند و از نظر ذهني انتظار دارند در حوزههاي مختلف ادارة جامعه چنين نگاهها و ايدههايي نقشآفريني کنند؛ وقتي مدير جهادي ما، با کمترين هزينهها، ماهواره و موشک نقطه زن و ناوچه و زيردريايي و پهباد زيردريايي و اژدرهاي حبابساز توليد ميکند و خلاصه ما را در مرزهاي دانش روز دنيا قرار ميدهد؛ اما مديران ليبرال با ميلياردها دلار هزينه، توانايي توليد يک ماشين پرايد با کيفيت را هم ندارند؛ ناکارآمدي مديريتهاي غربزده براي جامعه ما، بيش از پيش مشهود و معلوم شده است.و بالاخره از جهت سومي نيز مدافعان اين ايده، به پشتوانة اميدي که انقلاب اسلامي براي تحقق ايدههاي اسلامي ايجاد کرده است؛ عليرغم همه بيمهريهاي برخی مد