در خیابان قدم می زد چشمانش افتاد به تجملاتِ برخی ها ! 🔻در دلش گفت : کاش من هم اینگونه بودم ! ناگهان یادش آمد آیه ایی از قرآن را و زمزمه کرد : "کل من علیها فان ..." همه چیز فنا پذیر است و دلش آرام شد ... وقتی تو را دارم دیگران و اموال دنیا ... را میخواهم چکار ؟ خیر حبیب و محبوب... دوست دارم در هوای بین الحرمین نفس بکش م و قلبم از ناملایمتی های زمونه خلاص شود کاش میشد😭💔