🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان
#دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ
#چهل_ونه
عدهای زن و کودک در حرم نشسته بودند،..
صدای نوحه✨🎤 از سمت مردان به گوشم میرسید..
🌟و عطر خنک و خوش 💚رایحه حرم💚 مستم کرده بود..😭😰
که 🔥نعره بسمه🔥پرده پریشانی ام را پاره کرد...
پرچم عزای امام صادق(ع) را با یک دست از دیوار پایین کشید..
و
#بیشرمانه صدایش را بلند کرد
_جمع کنید این بساط کفر و شرک رو!
صدای مداح کمی آهسته تر شد،...
زنها همه به سمت بسمه چرخیدند..
و من متحیر مانده بودم..
که به طرف قفسه ادعیه هلم داد و
#وحشیانه جیغ کشید
_شماها به جای قرآن، مفاتیح میخونید، این کتابا همه شرکه!
میفهمیدم اسم رمز عملیات را میگوید..😰که با آتش نگاهش دستور میداد تا مفاتیحی را
#پاره کنم..
و من با این ادعیه
#قدکشیده_بودم که تمام تنم میلرزید..😰😱
و زنها همه
#مبهوتم شده بودند...
با قدمهایی که در زمین فرو میرفت به سمتم آمد..
و ظاهراً
#من باید
#قربانی این معرکه میشدم..
که مفاتیحی را در دستم
#کوبید و با همان صدای زنانه
#عربده کشید
_این نسخه های کفر و شرک رو بسوزونید!
دیگر صدای روضه ساکت شده بود،.. جمعیت زنان به سمتمان آمدند..
و بسمه فهمیده بود..
نمیتواند این جسد متحرک را طعمه تحریک شیعیان کند..
که در شلوغی جمعیت با قدرت به
#پهلویم کوبید،..😡🔥
طوریکه
#ناله ام در حرم پیچید و با پهلوی دیگر به زمین خوردم...😣
روی فرش سبز حرم.. 💚
از درد پهلو به خودم میپیچیدم و صدای بسمه را میشنیدم که با ضجه
#ظاهرسازی میکرد
_مسلمونا به دادم برسید! این کافرها خواهرم رو کشتن!
و بلافاصله صدای تیراندازی، خلوت صحن و حرم را شکست...😰😭
زیر دست و پای زنانی که به هر سو میدویدند...
ادامه دارد....
🌹 نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌
#کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
·٠•●
@Mahepenhanamm●•٠·