اخلاق و مقاومت مرحوم ابوترابی فرد حتی موجب تحول در سربازان عراقی هم شده بود به طوری که یکی از آزادگان در خاطراتش می گوید: یکی از شکنجه گرهای عراقی گفته بود، آن قدر حاج آقای ابوترابی را شکنجه می دهم تا از پای در آید، این شکنجه گر، یک سالی کارش را ادامه داد و هر بار از دفعه گذشته سخت تر و وحشیانه تر حاج آقا را مورد شکنجه قرار می داد.   بعد از یک سال، احمد شکنجه گر 2 روزی به سراغ حاج آقا نیامد، حاج آقا هم از سایر نگهبانان اردوگاه پرسیده بود این دوست ما کجاست و چرا 2 روزی است به سراغ ما نمی آید، آنها پاسخ می دهند که خواهرش فوت شده است، حاج آقا هم ناراحت شده و روز سوم به بچه های اردوگاه می گوید، برای خواهر آن شکنجه گر قرآن بخوانید، بنابراین همه بچه ها در آسایشگاه مشغول ختم قرآن برای آن مرحوم می شوند.   اسرا در حال قرآن خواندن بودند که احمد شکنجه گر وارد آسایشگاه می شود تا طبق معمول حاج آقا را برای شکنجه ببرد، اما وقتی می بیند همه دارند قرآن می خوانند عصبانی شده از نگهبانان می پرسد چرا اینها قرآن می خوانند و شما جلوی کار آنها را نمی گیرید، نگهبانان عراقی هم می گویند، اینها برای خواهر شما که فوت کرده است، دارند قرآن می خوانند و وقتی احمد شکنجه گر با این صحنه روبرو می شود، درونش انقلابی شده و ضمن حفظ ظاهر در باطن مرید حاج آقا می شود. @mahfelshohadayharam