آقا محمد بوتیک زنونہ داشت. بهش‌گفتم : توبااین روحیہ ای‌کہ داری چرا اومدی بوتیک زنونہ زدی؟... بعد مدتی فهمیدم شلوارپاره‌هایی کہ میاره تا بفروشہ رو میدن وصله میزنه ... ازکارش تعجب میکردم بهش‌گفتم : براچی‌اینکارو‌میکنی؟! گفت‌:این‌خانوما‌ میرن‌شلوار‌پاره میپوشن من این شلوارارو میارم و وصله میزنم و میفروشم تا اوناشلوارپاره‌ نپوشن ... خیلی پسر سربہ‌زیری بود ... یہ روز‌ یه خانومی اومد بوتیک ، ازش لباس خرید؛ رفت اونو وپوشید و اومد به محمد گفت: آقا ببخشید این لباس‌قشنگه ؟ بهم میاد؟ ولی محمد اصلا نگاه نمیکردوسرش پایین بود بہ‌نقل‌ازدوسٺ‌شهید🌱 آره رفیق‌مراقب‌نگاه‌‌شون‌بودن‌ کہ‌نگاه‌خدا‌نصیبشون شد💚 🕊🌹شهید @mahman11