🌹 سهم امروز نهج البلاغه خطبه ۱۶۴ و ۱۶۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : ( در سال ٣۴ هجری قمری مردم در اطراف امام ( علیه السلام ) جمع شده و از عثمان شکایت کردند و از او خواستند که با عثمان صحبت کند تا از اشتباهات خود دست بردارد . ) 🔹 هشدار دادن به عثمان 🔻 همانا مردم پشت سر من هستند و مرا ميان تو و خودشان ميانجی قرار داده اند ، به خدا نمی دانم با تو چه بگويم ؟ چيزی را نمی دانم که تو ندانی . تو را به چيزی راهنمايی نمی کنم که نشناسی . تو می دانی آنچه ما می دانيم . ما به چيزی پيشی نگرفته ايم که تو را آگاه سازيم و چيزی را در پنهانی نيافته ايم که آن را به تو ابلاغ کنيم . ديدی چنان که ما ديديم ، شنيدی چنان که ما شنيديم ، با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودی چنان که ما بوديم ، پسر ابوقُحافه «ابابکر» و پسر خطّاب ، در عمل به حق ، از تو بهتر نبودند . تو به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در خويشاوندی از آن دو نزديک تری و داماد او شدی که آنان نشدند . پس خدا را ، خدا را ، پروا کن ! سوگند به خدا ! تو کور نيستی تا بينايت کنند ، نادان نيستی تا تو را تعليم دهند ، راه ها روشن است و نشانه های دين برپاست . پس بدان که برترين بندگان خدا در پيشگاه او رهبر عادل است که خود هدايت شده و ديگران را هدايت می کند ، سنّت شناخته شده را برپا دارد و بدعت ناشناخته را بميراند . سنّت ها روشن و نشانه هايش آشکار است ، بدعت ها آشکار و نشانه های آن برپاست و بدترين مردم نزد خدا ، رهبر ستمگری است که خود گمراه و مايه گمراهی ديگران است ، که سنّت پذيرفته را بميراند و بدعت ترک شده را زنده گرداند . من از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) شنيدم که فرمود : « روز قيامت رهبر ستمگر را بياورند که نه ياوری دارد و نه کسی از او پوزش خواهی می کند ، پس او را در آتش جهنّم افکنند و در آن مانند سنگ آسياب می چرخد ، تا اينکه به قعر دوزخ رسيده ، به زنجير کشيده شود . » من تو را به خدا سوگند می دهم که امام کشته شده اين امّت مباشی ، چرا که پيش از اين گفته می شد . در ميان اين امّت ، امامی به قتل خواهد رسيد که دَرِ کشتار تا روز قيامت گشوده خواهد شد و کارهای امّت اسلامی با آن مشتبه شود و فتنه و فساد در ميانشان گسترش يابد ، تا آنجا که حق را از باطل نمی شناسند و به سختی در آن فتنه ها غوطه ور می گردند . برای مروان چونان حيوان به غارت گرفته مباش که تو را هر جا خواست براند ، آن هم پس از ساليانی که از عمر تو گذشته و تجربه ای که به دست آورده ای . ( عثمان گفت : « با مردم صحبت کن که مرا مهلت دهند تا از عهده ستمی که به آنان رفته برآيم » ) امام (علیه السلام) فرمود : آن چه در مدينه است به مهلت نياز ندارد و آن چه مربوط به بيرون مدينه باشد تا رسيدن فرمانت مهلت دارند . ادامه فرداشب ✔️ @mahman11