شمشیر ابن ملجم بر سر تو فرود آمد و قلب کودکان شهر شکست... پیشانی تو شکافته شد و یتیمان خون گریه کردند... شهر پُر شده از صدای خاموشیِ کودکان و یتیمانی با کاسه هایی پُر از خالی... و زمزمه سوالی بی جواب، که دیگر صدای دلنشین آهنگ دَر، از کدام کوچه به گوش خواهد رسید؟ دیگر آهنگ گام هایش در کدام گوش نجوا خواهد شد؟ وقتی بهانه‌ی شب های یتیمان و روزهای کودکان پَر کشید، دیگر شب ها ماندند و کیسه هایی پُر از خالی و سکوتی که گوش شهر را کر کرده... و اینک یتیمانی که خود مقصرند، مقصرِ نبود پدر در شب قدر؛ وقتی قدرش را ندانستند... خدا خُلفِ وعده نمیکند، قدر پدر را ندانی دریغش میکند؛ از آنها میگیرد و از ما " ولی " ایام شهادت امام_علی علیه السلام را محضر امام_زمان_عج تسلیت باد