🎧 داستان صوتی ( صندلی جلو )
(به یاد شهید نوجوان علیرضا کریمی)
علیرضا: آر پی جی زن.......رسول....پاشوتیربارچی رو بزن
رسول: آخ سرم.......بچه ها من تیر خوردم
علیرضا: چی شد رسول زخمی شدی؟!
مجید: نه بابا من بودم با سنگ زدم تو کلاهت هه هه هه
رسول: ای تو روحت مجید!الان وقته شوخیه؟!
@mahman11