#جاده_سرنوشت
🔹قسمت۱۵۴
او که تبحر و استعداد تجربی و کلاسیک خوبی در نبردهای کردستان داشت،جلو عکس های هوایی🗾 ایستاد و گفت:" قبل از رسیدن بارندگی🌧امسال و طی پنج مرحله عملیات،اون هم نامنظم و چریکی،می تونیم تنها تا بادین آباد رو تصرف کنیم و ادامه عملیات موکول می شه به فصل تابستان سال بعد.این عملیات هم موفقیتش صددرصد قابل پیش بینی نیست."🌱
سرهنگ بعدی هم ضمن تایید گفته های او ادامه داد:"به محض باران اوّلین ذرات برف🌨،رسوندن امکانات و تجهیزات،هم برای نیروهای درگیر غیرممکن می شه هم برای آتش بارهایی که قراره از اونها پشتیبانی کنند.لذا بهتره که فکر🤔 عملیات رو تا سال آینده از ذهن خارج کنیم."🌿
بعد هم کلی توضیحات مکمل برای نظرات خودش داد و دیگر مهمان ها آن را تایید کردند و کم کم احساس کردم در آن فضا من هم آمادگی قانع شدن را دارم.🍃
سرهنگ ژاندارمری که ماموریتش تامین نیرو برای پایگاه های مناطق آزاد شده بود هم خیلی نگران وضعیت جادّه ها🛣 و کمک رسانی به پایگاه های تامین محور بود.او هم که تجربیات تلخی از جنگ در زمستان❄️ داشت رای به صبوری تا تابستان سال دیگر داد.🍀
ادامه دارد.......
📚خاطرات جاوید
✍سید علیرضا میری
@mahmodkaveh🌼