سیره عملی سردار شهید ((محمود کاوه)) گروهبان جعفری از تكاورهای ارتشی بود ، محمود او را فرمانده ی يك پايگاه گذاشته بود ، پايگاه دكل بنفشه . اين پايگاه مشرف به سقز بود و خيلی اهميت داشت . يك روز نزديك صبح بی سيم زد و گفت : به پايگاه حمله كردند . نيروی كمكی می خواست . می دانستيم او و بقيه بچه ها مقاومت می كنند . با يك گروه سريع خودمان را رسانديم پايگاه دكل . دم دمای طلوع خورشيد ، وارد پايگاه شديم . كسی زنده نبود . گروهبان جعفری وسط پايگاه افتاده بود ، غرق خون بود . ياد حرفش افتادم ، حرفی كه مدتها قبل گفته بود ( اونقدر با كاوه می مونم تا شهيد بشم )