سیره عملی سردار شهید ((محمود کاوه)) دست كرد توی جيبش و نامه اي بيرون آورد . حكم فرماندهی سپاه سقز بود . فكر كردم مال خودش است ، با خودم گفتم : حتماً می خواد قول بگيره كه پشتش باشم و باهاش كار كنم . حكم را داد دستم ، ديدم اسم من توی آن نامه نوشته شده . نگاهش كردم ، پرسيدم : اين حكم چيه؟ گفت : حكم فرماندهی سپاه سقز ، برای تو گرفتمش ، گفتم : خودت چی؟ گفت : از اين به بعد من هم مسئول عملياتم ، اينم حكم . بی اختيار زدم زير خنده ، گفتم : آقا محمود تو هم چه كارهایی می كنی ها! اينجا همه می دونن كه از تو شايسته تر و بهتر برای فرماندهی سپاه كس ديگه ای نيست . تنها چيزی كه نمی توانستم قبول كنم همين يك مورد بود كه او بشود مسئول عمليات و من بشوم فرمانده . آنقدر اصرار كردم تا مجبور شد حكم ها را عوض كند @mahmodkaveh