علیه وادادگی!! نمی‌دانم «دیدن این فیلم جرم است» را دیده‌اید یا نه؟! در این فیلم سکانسی است که امیر با چند مقام رسمی بر سر یک میز نشسته‌اند و دارند درباره آزادی تبعه انگلیسی مذاکره می‌کنند. تبعه انگلیسی، به همسر امیر تعرض کرده و بچه‌ او را، پیش از آنکه به دنیا بیاید، کشته است. امیر شاید عصبانی و به‌هم‌ریخته باشد، که هست، اما متوهم نیست. او تنها کسی است که سر آن میز، دارد بر اساس واقعیات صحبت می‌کند. می‌گوید: «مشروب خورده، بدمستی کرده، حالا هم باید تاوانش رو بده». آدم‌های دور آن میز اما حرف امیر را نمی‌فهمند. یکی‌شان می‌خواهد محاکمه را به تاخیر بیندازد، «به‌خاطر منافع ملی». دیگری از «فشار شدید دیپلماتیک» می‌نالد. و آن یکی هم ماجرای شخصی امیر را یک «مسئله ملی» جا می‌زند تا او را مجبور به کوتاه آمدن کند! امیر درنهایت تسلیم می‌شود و می‌گوید: «اگه با گذشتن من از حقم این ممکلت گل‌وبلبل میشه، قبول! گذشتم». اما او از حقِ ملی‌اش نمی‌گذرد و می‌گوید: «اگه فکر تامین منافع کشورین، بذارین همه بفهمن هر کی وارد این خاک بشه و قدمش رو کج بذاره، یا با پشت ورقلمبیده میره بیرون یا با صورت سرخ». او از مقامات رسمی می‌خواهد تا یک مجازات رسمی، یک سیلی رسمی به مردِ انگلیسی بزنند. مقامات اما حتی قائل به چنین مجازات کوچکی هم نیستند. از نظر آن‌ها، تبعه انگلیس بودن خودش مصونیت است. مصونیتی بالاتر و برتر از هر مجازاتی. پ ن: چند دیالوگ از فیلم‌های مختلف، علیه وادادگی بخوانید و فرامتن را خودتان برداشت کنید! 🇵🇸🇮🇷 👇👇🇮🇷🇵🇸 https://eitaa.com/joinchat/3133669378C349d1c71fb