🔷💠🔷💠🔷💠
عبيدالله باز براي اطمينان بيشتر به آنان
فرمان ميداد تا با استفاده از روشنائي
«ني»هاي برافروخته كه با ريسمان بهم
بسته شده بودند در تاريكي شب تمامي
زواياي مسجد بزرگ شهر را كه در
مجاورت قصر دارالاماره قرار داشت،
جستجو كنند؛ ولي كسي را نمي يافتند!
بالاخره عبيدالله پس از اطمينان خاطر از
پراكندگي ياران مسلم و گريختن آنها،
دستور داد تا باب سده ي مسجد را كه
فاصله ي كوتاهي با قصر دارالاماره
داشت، باز كردند و خود از قصر
حكومتي خارج شد و به مسجد آمد
👇👇👇👇👇👇