.
بسم الله الرحمن الرحیم
داستان با یک اتفاق غافلگیرکننده و هیجانانگیز آغاز میشود. از خانهای در کنار ایستگاه راه آهن پاریس و فاش شدن رازی که سورین از شوهرش روبو، معاون رئیس ایستگاه، پنهان کرده بود. در نتیجه، بهانهای برای وقوع یک جنایت و از هم پاشیدگی رابطهی زناشویی میشود.
پس از آن، به دلایلی، سر و کلهی ژاک لانتیه، مردی منزوی و تنها که به جنون آنی مبتلاست، در زندگی آنها پیدا میشود و رابطهی او با سورین روز به روز نزدیکتر و جدیتر میشود.
رمان "سایههای شب" که با عناوین دیگری چون "هیولای درون" و "انسان وحشی" منتشر شده است، بازتاب وقایع درونی جامعه ی فرانسه در قرن نوزدهم میباشد.
شهوت افسار گسیخته، هوسبازی، تبهکاری، طمعورزی، حسادت، کینهتوزی، قتل، فساد در دستگاه دولتی و قضایی و در مجموع انحطاط و سقوط اخلاقی در این اثر موج میزند.
امیل زولا، بنیانگذار سبک ناتورالیستی در ادبیات فرانسه که به شدت تحت تاثیر صنعتی شدن جامعه و پیشرفت تکنولوژی قرار گرفته، در سر تا سر داستان به عبور قطار بر روی ریل، صدای سوت و بیرون آمدن بخار لوکوموتیو، تعمیر و رسیدگی به قطار، قرار داشتن خانهها در نزدیکی ایستگاه قطار و جا به جایی مسافران و وقوع اتفاقات در بیرون و خارج از این وسیلهی نقلیه، اشارهی پررنگ و پر تکراری دارد. حتی نقش اصلی داستان، ژاک لانتیه که رانندهی لوکوموتیوی به نام لیزون است رابطهای عاطفی و عاشقانه نسبت به این شی بی جان دارد.
نویسنده به نقش محیط و وراثت، در تصمیمگیری انسانها اصالت میدهد و هیچ عامل بازدارندهای در هنگام وقوع جرم یا بروز شهوت، وجود ندارد. گویی انسان، حیوانی بی اراده، تحت تسلط خشم و نفسانیات آلوده خود میباشد. این رمان وحشیگری و قساوت قلب انسان غربی را به نمایش میگذارد و از انسانیت، عفت، حیا و مسائل اخلاقی تهی است. به همین دلیل مطالعهی آن برای مخاطب، مخصوصا فرد مسلمان، آزاردهنده میباشد.
این تفکر بشر مدرنی است که خدا را از مناسبات زندگی کنار زده و به اسارت شیطان در آمده و در دنیایی ظلمانی و یاسآور، زیر چرخ دندههای صنعت و تکنولوژی له شده است. همانطور که در پایان داستان، چیزی که باقی میماند حرکت قطار بدون راننده با سرعتی سرسامآور بر روی ریل و نبود نقش انسانها در تعیین مسیر میباشد.
#سمانه_سالارطایفه
۱۳۹۹/۸/۲۰
https://www.instagram.com/p/CHankYVJMf-/?igshid=e72bxxvbb7ql