🌘امام حسین (علیه السلام) در آخرین لحظات عمر مادر، کجا بودند؟ 🌷🌷🌷روایتی از لحظات شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) که کمتر شنیده اید 🔴ولما جاء فاطمة الأجل لم تحم ولم تصدع ولكن أخذت بيدي الحسن والحسين فذهبت بهما إلى قبر النّبي صلّى الله عليه وآله وسلّم فأجلستهما عنده ثم وقفت فصلت بين المنبر والقبر ركعتين ثم ضمتهما إلى صدرها والتزمتهما وقالت: يا ولدي اجلسا عند أبيكما ساعة وعلي عليه السّلام يصلي في المسجد، ثم رجعت نحو المنزل فحملت ما فضل من حنوط النبي صلّى الله عليه وآله وسلّم فاغتسلت به ولبست فضل كفنه ثم نادت: يا أسماء وهي امرأة جعفر الطيار ـ، فقالت لها: لبيك يا بنت رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فقالت: تعاهديني فاني أدخل هذا البيت فأضع جنبي ساعة، فإذا مضت ساعة ولم أخرج فناديني ثلاثاً، فان أجبتك والا فاعلمي أني لحقت برسول الله، ثم قامت مقام رسول الله في بيتها فصلت ركعتين ثم جللت وجهها بطرف ردائها وقضت نحبها 🔴 زمانی که رحلت فاطمه (سلام الله علیها) نزدیک شد به هیچ وجه اندوهگین به نظر نمی‌رسید و مرگ، برایش دشوار نبود ولی دست حسن و حسین (علیهما السلام) را گرفت و به سوی قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) رفت، آن‌ها را کنار قبر نشاند، سپس ایستاده در میان منبر و قبر دو رکعت نماز به جای آورد، آن‌گاه آن دو را به سینه چسبانیده در آغوش کشید و فرمود: فرزندانم! ساعتی در نزد پدرتان بنشینید، علی (علیه السلام) آن هنگام در مسجد مشغول نماز بود فاطمه (سلام الله علیها) به خانه برگشت و با باقی مانده‌ی حنوط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) غسل کرد و مقدار اضافی کفن پیامبر را پوشید، سپس اسماء را صدا کرد، اسماء گفت: ای دختر پیامبر خدا! گوش به فرمانم. به او فرمود: مواظب من باش، من وارد این اطاق، می‌شوم و مدّتی آن‌جا می‌مانم، هر گاه ساعتی گذشت و من بیرون نیامدم، مرا سه مرتبه،‌ صدا بزن، اگر جواب ندادم، بدان که به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ملحق شده‌ام، سپس برخاست و در مقام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در خانه‌اش، ایستاد و دو رکعت نماز گزارد آن‌گاه با گوشه‌ی لباس خود، چهره‌اش را پوشاند و روحش به آسمان پرواز کرد. مقتل الحسین (علیه السلام) خوارزمی جلد ۱، صغحه‌ی ۸۴ لطفا کانال مجالس ماندگار را به دوستان خود نیز معرفی کنید. https://eitaa.com/majalesemandegar