✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح
#حکمت4
🔴 قسمت دهم
🔹1.2.1 عفت:
اولین ارزش بنیادین اخلاقی که ورع با آن نسبت دارد عفت است. امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطبه ۲۹ نهج البلاغه بعد از شکایت مفصل از مردم زمانه خودشان و فساد فراگیر در آنها در پایان خطبهٔ ۲۷ می فرماید: «أ قولا بغیر العمل؟» آیا شعار بدون عمل می دهید؟ «و عفة من غیر ورع»؟! و ادعای عفت و پاکدامنی می کنید در حالیکه ورع ندارید؟ و «طمع فی غیر حق»؟! و در چیزی که حق شما نیست طمع می کنید»؟!
🔻 باید تذکر بدهم که عبارت دقیق پایان خطبه ۲۹ همین است که عرض کردم "غفلتا" نیست "عفتا" است؛ یعنی نمیشه انسان ادعای عفت بکند در حالیکه ورع ندارد دوری از محرمات ندارد.
🔹1.2.2 حیا:
نکته اخلاقی دیگری که با ورع نسبت خیلی مستقیم و مهمی دارد حیا است.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۴۹ نهج البلاغه حیا را ریشهٔ ورع می دانند و می فرماید: «و من قل حیاءه قل ورعه»؛ «کسی که حیاء اش کم باشد ورعش کم است»
🔹1.2.3 مرگ قلب:
در همان حکمت ۳۴۹ امیرالمؤمنین (علیه السلام) کمی ورع را عامل مرگ قلب می داند و می فرماید: «و من قل ورعه مات قلبه»؛ «کسی که ورعش (اجتنابش) از محرمات کم باشد قلبش می میرد».
🔻 به جهت اهمیت حکمت ۳۴۹ در بیان گامهای سقوط در جهنّم در این بخش کل این حکمت را بیان کنیم. حضرت در حکمت ۳۴۹ می فرمایند: « و من کثر کلامه کثر خطاه » ؛ کسی که زیاد سخن بگوید طبیعتاً زیاد هم خطا می کند؛ «و من کثر خطا او قل حیاءه»؛ کسی که زیاد خطا کرد حیاء اش کم می شود و «من قل حیاءهو قل ورعه»؛ کسی که حیا اش کم شد ورعش کم میشود و «من قل ورعه مات قلبه» ؛ کسی که ورعش کم شد، قلبش می میرد . «و من مات قلبه دخل النار» ؛ کسی که قلبش بمیرد داخل جهنم خواهد شد».
به خدا پناه می بریم از این سقوط.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...