مرحوم حبیب اله چایچیان (حسان) به نماز بست قامت که نهد به عرش پا را به خدا علی نبیند به نماز جز خدا را چو به گفت نام (الله) و ادا نمود (اکبر) به گرفت هیبت حق همه ملک ما سوا را نَبُوَد زسجده خوشتر ،به خدا قسم علی را که خدای می پسندد به سجود او دعا را به نماز آخرینش چه گذشت،من ندانم که ندای دعوت امد،شه ملک (هَل اَتی ) را به ندای دعوت حق چو علی بگفت لبیک به شکافت تیغ دشمن سر شاه لافتی را شب تار از این مصیبت بدرید سینه اش را اثرات این سحر شد همه جای آشکارا همه اهل بیت عصمت ،ز سرا برون دویدند اَبَتا و واعَلیّا ،بنمود پر فضا را چه گذشت یا رب آندم به دل غمین زینب چو بدید غرقه درخون،سر و روی مرتضی را ز شهادت علی شد چو تمام صبر زینب چه کند اگر که بیند شهدای کربلا را زگناه خودبه محضر چه غمت بود «حسانا» که ولای او کشاند به سوی بهشت ما را . (حسان)