یک کوله بار خاکی و یه حرفِ ساده
با چشمی که میباره واست بی اراده
قلبِ شکستم مست و حیرونِ حسینِ
من رو کشونده تا حرم پایِ پیاده
هوا هوایِ عاشقی ، صفا صفایِ کربلا
قلبِ مریضم اومده ، داراشّفای کربلا
یه پنجرست که تو دلم ، وا شده رو به کربلا
تنگِ دلِ خرابِ من ، تنگِ غروبِ کربلا
بند دوم
اینجا پناه و قبلگاهِ عالَمِینِ
کشتیِ نوح این خاکِ بین الحَرمینِ
چیزی که مارو پایِ این پرچم کشونده
بی شک همون یَجمَعُنا حُبُّ الحسینِ
بِبُر دلُ از اون قفس ، بِشو رها رها رها
بیا پرنده شو تو هم ، تو اسمونِ کربلا
خدا همیشه زائرِ ، زائرِ شاهِ کربلا
وقف حرم بکن دلُ ، بزار تو راهِ کربلا
بند سوم
گرد و غبارِ راهِ روی شونه ی من
یعنی میشه پیشِ تو باشه خونه ی من
شش گوشه داری گوشه ای رو خرج من کن
خرجِ دل و روح و تنِ ویرونه ی من
تو که میدونی دردمُ ،خستم از این همه بدی
من اومدم به کربلا ، یا تو به خونم اومدی؟
باروضه های مادرت ، که میخونه تو قتلگاه
دلِ منُ شفا بده ، بکن گداتو سر براه
#خادم_زینب
#شوراحساسی
#اربعین