شور حضرت قاسم بن الحسن (ع) و حضرت علی اکبر (ع) شاعر : حسین بابانیا باید از سر گذشت تا چه شود سرگذشت ... میره سمت میدون مست و غزل خون رو لبش گل کرده بابا حسن جون همه تشنه کامش ولی شیرینه گفته که احلی من عسل همینه تاخت تا سمت میدون گفتن حسن اومد الفرار انگار شیری از بیشه اومده بیرون به شکار لشکر تا به خود اومد دید داره میشه تار و مار ازرق کمشه سر شمرو زدن غمشه اینقدر میزنه تا عمو راضی بشه خون دشمنه که روی زخمای کاری پدرش مرحمشه باید از سر گذشت تا چه شود سرگذشت ... میره سمت بابا برا اجازه چقده باباییش بهش می نازه بی تامل میره به سمت لشکر مرحبا بابایی علی اکبر ... خلقاً خُلقاً و منطقاً خود شخص رسول الله با هر ضربه در میاد نعره ی عباس ماشاءالله میدون تحت تسخیر نوه ی مولا اسدالله هی سر میزنه مثل عموش تشر میزنه شمشیر توی دستش مثل پر میزنه صدا خیمه بلنده مرحبا چه با جگر میزنه باید از سر گذشت تا چه شود سرگذشت ...