سبک دیدی غریبم مظلوم عالم بی بال و پر شد توو کنج محراب شق القمر شد حاجت گرفت و حاجت روا شد با تیغ فتنه فرقش دو تا شد امشب آسمون هم : دلگیره از این غم دیگه رفتنیه : مولای دو عالم (ای مظلوم علی جان) از غصه و درد راحت شد امشب گریونه چشم کلثوم و زینب آهسته میگه زهرا کجایی سی ساله نیستی داد از جدایی بانوی غریبم : حالم رو نگا کن واسه رفتن من : زهراجان دعا کن (ای مظلوم علی جان) سی ساله با غم مانوسه حیدر از این زمونه راحت شد آخر یادش نرفته آتیش و دود و هیچکس برای یاری نبود و از یادش نمی ره ، در توو شعله ها سوخت بانوی غریبش ، زیر دست و پا سوخت (ای مظلوم علی جان)