امروز زین العابدین دید یکی داره گدایی می‌کنه فرمود مگه نمی‌دونی امروز چه خبره حتی به بچه‌هایی که در رحم مادرند ، امید رحمت خدا هست تو گدایی از خدا رو رها کردی اومدی از خلق خدا گدایی می‌کنی کجا نشستی... گر ندارم بها، نگه دارم... امروز بهش بگو بگو امروز از این جلسه برم بیرون دوباره همون شیطان و هوای نفس، تو نگه بدار منو گر ندارم بها، نگه دارم گوشۀ این سرا نگه دارم تو بیا از خطا نگه دارم تا روم کربلا نگه دارم (قسمت میدهم به این بانو خاندان رضا ، نگه دارم) چرا ؟! بلکه روزی به کار تو آیم با شهادت کنار تو آیم به خدا توی همین سه چهار سال اخیر، بچه‌هایی که دعای عرفه میومدند الان پیش ابی عبدالله متنعمند شهید محمد حسن دهقانی ،تا همین سال گذشته دعای عرفه رو میامد شهید مصطفی نبیلو ، دیگر مدافعین حرم ، اینا همین جا اذن شهادتشون رو گرفتند بلکه روزی به کار تو آیم با شهادت کنار تو آیم حالا بریم جبلُ الرحمة جبلُ الرحمة کوه عشق و صفاست عرفات از حضور تو زیباست ای دل آرام، خیمۀ تو کجاست... الان کجا داری عرفه می‌خوانی ای دل آرام، خیمۀ تو کجاست وعدۀ ما به روضۀ سقّاست نرسیدم اگر به مهمانی کن قبولم مرا به قربانی حالا با امام زمان صاحب امروز بریم دعامون رو شروع کنیم آقا نظرمون کنه گداتو حلال کن اگه لحظه هام پر شد از گناه گداتو حلال کن اگه از گناه شد دل من سیاه گداتو حلال کن نشد آخرش نوکرت سر براه کارت نیومد دعاهای من ، گداتو حلال کن به غفلت گذشت روز و شب های من گداتو حلال کن به درد نخوردم من آقای من گداتو حلال کن می بینی چه تاریکه اقبال من که شیطانه اینجا به دنبال من گناهش رو من کردم اما آقا شما گریه کردی برا حال من گداتو حلال کن دلم غرق آهه برا کاروانی که افتاده راه... آها دیروز حرکت کرد کاروان ابی عبدالله دلم غرق آهه برا کاروانی که افتاده راه برا اون زن و بچه ی بی گناه برا اهل بیت بی پناه کیا دارن میاند اونا که کسی سایه شون رو ندید... آفرین مرحبا به این مستمع اونا که کسی سایه شون رو ندید همشون به دنبال شاه شهید امان از اسیری امان از ستم می افتند به دست یه عده پلید حالا آقا می‌خواد روضه بخوانه بخون روضه آقا بخون از حسین و بریده گلوش(۲) بخون از سکینه ، که رفته عموش بخون از اباالفضل که ریخت آبروش بخون روضه آقا بخون از رقیه چی اومد سرش بخون روضه آقا بگو که چی اومد سر معجرش بخون روضه آقا بگو از حسین و غم دخترش دیگه چه روضه‌ای بخونه یاد همه شهدا بخیر بخون ارباً ارباً شده اکبرش بمیرم که غارت شد انگشترش بمیرم که ذبح شد علی اصغرش جلو چشم بارونی مادرش نشستند با چکمه روی پیکرش... حسین.... وَ الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه.... @majmaozakerine