خوشحالم آن روزی که جز پایان مجالی نیست
بر سینه ام جز داغ تو هرگز مدالی نیست
ما خواستار نوکریه درگهت هستیم
حتی اگر ما را نخواهی تو ملالی نیست
ای آفرینش وام دار چشم زیبایت
جنت به پیش چشم هایت جز خیالی نیست
مِن بعد سوی ابرُوانت سجده خواهم کرد
محراب آن قدری که دیدم هم هلالی نیست
مفهوم هستی می تراود از کلام تو
جایی که باشی جمله ها دیگر سوالی نیست
روزی که نوکر خواندی ام آن وقت فهمیدم
در پادشاهی آنقَدَر ها هم کمالی نیست
حاجی برایم آب زمزم ریخت دیدم که
مانند اشک روضه های تو زلالی نیست
در اشتیاق صحن تو میسوزم آقاجان
گوئی برای عاشقان هرگز وصالی نیست
#امام_حسین
#شهادت_حضرت_زینب
#شعر_خوانی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین