چه عطر سیب لطیفی گرفته است فضا را پُر از شمیم تو گشته ست هر سحر ؛ شب جمعه به حق لحظه ی بر نیزه رفتن سر طفلت مرا به کرببلا باز هم ببَر ؛ شب جمعه چه صحنه های عجیبی عبور کرد ز چشمم پدر ؛ خرابه ؛ سه ساله ؛ کنار سر ؛ شب جمعه