قسم به روزای روزه داری قسم به تشنگیِ تو آقا قسم به لحظه های اذون و (به خشکی لبِ روزه داران) تا جرعه آبی می نوشم آقاجون لبای خشکتون یادم میاد گرمای آفتاب و که حس می کنم تنِ بی سایه بون یادم میاد خورشیدُ روی قله تا می بینم رو نیزه ها سرت یادم میاد تلظیُ که معنی میکنم علیِ اصغرِت یادم میاد السلام علیک یا سلطان (یا سیدالعطشان) سوسوز دوداقلاره حسین جانیم قربان (قسم به بغضی که تو گلومِ) قسم به عکسی که رو برومِ قسم به اسمی که رو لبامِ قسم به صحنی که آرزومِ (تا بغض خواهری رو می بینم) غروب قتلگاه یادم میاد} تا ترس کودکی رو یادم میاد سیاهیِ سپاه یادم میاد (تا مادرِ شهیدی می بینم) چشای بارونی یادم میاد اشکام که روی گونه جاریِ محاسن خونی یادم میاد {السلام علیک یا سلطان (یا سیدالعطشان) ---