او که با خود می برید، یادگار حیدر است جای او نه روی خاک، بر فراز منبر است باز هم در کوچه‌ها، هیچکس کاری نکرد از امام ما کسی، آبروداری نکرد (ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات) می‌کشیم آهِ غم از روضه‌ی سجاده‌اش آن عبای از روی دوش او افتاده اش می کشیم آه غم از رسم این شهر ستم با امام ما چه کرد؟ زهر غم؛ زهر ستم (ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات) بار دیگر خانه ای میهمان آتش است حرف این مردم چرا با زبان آتش است شکر حق اینجا زنی صورتش نیلی نشد پیش چشم همسرش زخمیِ سیلی نشد (ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات) پشت مرکب می‌دود گریه‌هایش بی صداست حرمتش را نشکنید او بزرگ قوم ماست اشک میریزد ولی نه برای داغ خود یاد زینب کرده است باز وقت روضه شد (ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات) یا حسین و یاحسین ذکر او در هر کجاست او که خود مولای ماست روضه‌خوان کربلاست: بر سر نیزه سری در دل شامِ بلا آه از رقاصه ها آه از رقاصه‌ها (ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات)