📋 تو یادگار روز های خوشی مایی با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو یادگار روزای خوشی مایی آیینه ی تموم نمای مجتبایی حیف تو نیست آخه تو این سن بشی پرپر مادر تو داره برات آرزو هایی مادر اون هزار امید هزار تا آرزو واسه جَوونش بعد حسن می دونی که جوون شما بسته به جونش جون عمو خیمه بمون آتیش نزن به جونمون می بینی حال عمه رو پرپر شده یاسم بسه داغ علی واسم بسه جوون حسن میدون نرو برگرد عمو قربون اسمت حیف از تو که پرپر شه جسمت «واویلتا میری ولی چه رفتنی که سینه تنگه نوجوونم! جات مگه تو میدونه جنگه کاش لااقل زره به تن پوشیده بودی دل نگرونیه من از بارون سنگه فهمیدن ابنُ الحسنی یادشون افتاده جمل را آخرشم به کام تو خون می کنن طعم عسل را با سنگ و نیزه اومدن یتیم نوازی می کنن بابا نداری وای من سر نیزه ها بوسیدنت پرپر شدی بر چیدنت شرمندم از روی حسن ای ماه من چه بی فروغی گم کردمت تو این شلوغی «واویلتا واویلتا» کاکل خونیت افتاده تو دست قاتل برا نفس کشیدن هم، خوردی به مشکل ردِّ چیه روی تنت، واسم سواله هلال هلال شدی چرا، ای ماه کامل پا رو زمین نکِش عمو نکُش منو طاقت ندارم آروم نفس بِکِش بذار این لخته خون رو در بیارم استخون شکسته رو خس خسه های خسته رو دیدم با چشم های ترم پرپر نزن پرت شکست سینت شکست سَرِت شکست شدی شبیه مادرم داغ دل و سوزونده قاسم چیزی ازت نمونده قاسم «واویلتا واویلتا» *شاعر: نریمانی @majmaozakerine