📋 بانوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine بازم فاطميه ٫ دلم بى‌قراره بميرم كه مادر ٫ ضريحى نداره بايد فاطميه مدينه شلوغ شه بايد مادر ما حرم داشته باشه چى ميشه شبيه شباى محرم تو كوچه خيابون علم داشته باشه يه عمره اينه آرزومون با اين آرزو غصه خورديم ايشالا ببينيم تو صحنت دسته برديم "امون از این غم ، امون از این غم" بازم فاطميه بازم سوز غربت بازم قصه‌ى مردم بى‌بصيرت بايد فاطميه منم ياد بگيرم امام زمانم رو تنها نذارم خدايى نكرده براى يه لحظه منم دست از عشق على برندارم با خونش برامون نوشته بمونيم به پاى ولايت سرانجام اين قصه تلخه بى شهادت "امون از این غم ، امون از این غم" آتيش گُر گرفته ، داره در مىسوزه ببين داره محسن با مادر مىسوزه يه سنگى رسيد و شكست بار شيشه يكى نيست بگه فاطمه پا به ماهه گمونم كه روضه تمومى نداره آخه بين كوچه غلاف توى راهه رو ديوار پر از رد خون و رو چادر پر از ردپا بود تموم اينا اجر عشق مرتضى بود "امون از این غم ، امون از این غم" خدا مادرم رو غريبونه كشتن جلو چشم بابا توى خونه كشتن نوشته تو مقتل ، يه جورى لگد زد در سوخته‌ى خونه رو مادر افتاد نوشته تو مقتل ، الهى بميرم ميگن فاطمه رو زمين با سر افتاد هنوزم برام اين سواله على كه با هر غصه‌اى ساخت عباشو چرا پشت در روو مادر انداخت "امون از این غم ، امون از این غم" *شاعر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine