سبک دوم 🏴 بند ۱ ( ای یاور آسمانی من ای بانوی قد کمانی من ) ۲ جان در ره من فدا نمودی هستیِ تو گشته فانی من در پیش دو چشمم ، چشمت شده بسته ۲ پر کشیده ای با ، پهلوی شکسته ( تو درد و غمت به من نگفتی دردت به اباالحسن نگفتی ) ۲ در این دو سه ماهه بهر حیدر از بازوی خود سخن نگفتی ۲ ( یا فاطمه یا فاطمه جانم ۲ ) ۲ 🏴بند ۲ ( رفتی تو پرستوی مهاجر بر روب پدر شدی تو زائر ) ۲ برگو به نبی ز کار مردم از آن چه که مانده ات به خاطر از درب شکسته ، از هیزم سوزان۲ از دو دست بسته ، ازکینه ی عدوان ( از سیلی که خورد به صورت تو از اشک علی به محنت تو ) ۲ بر روی مزار سردت ای کاش من جان بدهم به غربت تو ۲ ( یا فاطمه یا فاطمه جانم ۲ ) ۲ @majmaozakerine