#زمزمه
سبک دوم
#شهادت
🏴 بند ۱
( ای یاور آسمانی من
ای بانوی قد کمانی من ) ۲
جان در ره من فدا نمودی
هستیِ تو گشته فانی من
در پیش دو چشمم ، چشمت شده بسته ۲
پر کشیده ای با ، پهلوی شکسته
( تو درد و غمت به من نگفتی
دردت به اباالحسن نگفتی ) ۲
در این دو سه ماهه بهر حیدر
از بازوی خود سخن نگفتی ۲
( یا فاطمه یا فاطمه جانم ۲ ) ۲
🏴بند ۲
( رفتی تو پرستوی مهاجر
بر روب پدر شدی تو زائر ) ۲
برگو به نبی ز کار مردم
از آن چه که مانده ات به خاطر
از درب شکسته ، از هیزم سوزان۲
از دو دست بسته ، ازکینه ی عدوان
( از سیلی که خورد به صورت تو
از اشک علی به محنت تو ) ۲
بر روی مزار سردت ای کاش
من جان بدهم به غربت تو ۲
( یا فاطمه یا فاطمه جانم ۲ ) ۲
#محمد_مبشری
@majmaozakerine