🏴 🏴 ✍شاعر:اسماعیل تقوایی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ (درشهرکوفه منم تنهای تنها حیران بماندم میان موج غمها)۲ هر خانه درکوبم نمی آید جوابم بنشسته روی خاک با حالی خرابم واویلتا واویلتا آه و واویلا۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای وای از این کوفی و مهمانوازی از بی وفایی این خلق مجازی در روز اول با من آنها عهد بستند حالا رها کرده مرا پیمان شکستند واویلتا.... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ نامه نوشتم حسینم کوفه آید لطفی خدایا که مولایم نیاید دیگر میان کوفیان یک جو وفا نیست در انتظار سرورم جز تیغها نیست واویلتا.... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دربند دشمن روی دارالاماره دارم بسوی مدینه من اشاره با چشم گریانم بنالم ای حسین جان کوفه میا کوفه میا ای جان جانان واویلتا.....