🏴 🏴 ✍شاعر:حاج سید محسن حسینی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به کی بگم من امام عسکری فدا شد سامرا چون کرببلا شد صاحب زمان صاحب عزا شد به کی بگم من محو تماشا شده مهدی تنهای تنها شده مهدی مبهوت بابا شده مهدی به کی بگم من صاحب زمان بابا ندارد سر را به زانو می‌گذارد بابای او جان میسپارد به کی بگم من امام عسکری کفن داشت بر تن خود یک پیرهن داشت جان رفته بود اما تن داشت به کی بگم من بسمل مانده بی پر وبال اگر شده آشفته احوال اما نمانده ته گودال به کی بگم من تنهایی امام و دیدند او رو به هر طرف کشیدند اما سرش رو بد بریدند مهدی زهرا اگر به شهر سامرا بود ولی بیاد کربلا بود یاد امام سر جدا بود بابای خود را به حال دست و پا ندیده اون و به زیر پا ندیده میان بوریا ندیده حاج سید محسن حسینی ربیع الاول ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش