حیدر ای خانه زاده کعبه ،نامت راشنیدم لبریز احساساتم وآمد امیدم حرز تو را انداختم بر گردن خود عشق تو یاشاه نجفِ حبلُ ٱلوریدم نقش نگینم یا امیرالمومنین است حک شد به روی سنگ زیبای حدیدم کرده مرا دستان پرمهرتو محتاج دست مرا تورد مکن تنها امیدم دردانهٔ گیتی تویی ای شاه عالم درمحضرشاه ولایت روسفید م نام تورا تا پای جانم دوست دارم باشی برای قفل حاجاتم کلیدم حیدربیا امشب نقاب از چهره بردار زیرا که من امشب به وصل تو رسیدم از علم بی حدّ تو عالم غرق حیرت در محضرت حیدرمن از خود ناامید م جانم فدای صحن وایوانت علی جان در زیر بار این همه لطفت خمیدم یاسین و ٱلرحمن و حمد و قل هوَ ٱللّه خواندم دراین هنگامهٔ وعده وعیدم إذن از تو میخواهم امیر عالم عشق وٱلله پابوسی تو عید سعید م نوکرفراوان داری اما بازایکاش حسرت نمیخوردم غمت رامیخریدم تفسیر حُسن عاقبت یعنی گدایت پایینِ پایت مردنم باشد نویدم ذکر اذانم «یا امیرالمومنین» شد تنهامرادم برتوعمری من مریدم -آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی