خدایا خلاصم کن هارون که از حالات فوق‌العاده معنوی امام کاظم علیه‌السلام در سختی زندان‌هایش به تنگ آمده بود، تصمیم گرفت تا آن حضرت را در مخوفترین و تاریکترین زندان‌ها تحت شکنجه قرار دهد. به همین خاطر امام معصوم علیه‌السلام را به « سندی بن شاهک » دژخیم یهودی خود سپرد. سختی زندان سندی بن شاهک به قدری شدید بود که طاقت را از کف امام علیه‌السلام ربود. فراز زیر که در زیارتنامه آن حضرت وارد شده گوشه‌ای از شدائد امام را در زندان سندی بن شاهک توصیف می‌کند: « اللهم صل علی... المعذب فی قعر السجون، و ظلم المطامیر ذی الساق المرضوض بحلق القیود و الجنازة المنادی علیها بذل الاستخفاف... ». [1] . « خدایا! درود فرست بر آن امام مظلومی که ساق پای نازنینش بر اثر حلقه‌های زنجیر کوبیده شد و پس از شهادتش جنازه پاکش را با وضع ناشایست از زندان خارج نمودند... ». باری. از روایات استفاده می‌شود که امام موسی بن جعفر علیه‌السلام را در زندان و در میان سیاه چال‌ها شکنجه می‌دادند و غل و زنجیر آهنین به پای مبارکش بسته بودند. سختی زندان سندی بن شاهک به گونه‌ای بود که دعاهای آن حضرت عوض شد و با خدا چنین مناجات می‌فرمود: « ... یا مخلص الشجر من بین رمل و ماء و طین. یا مخلص النار من بین الحدید و الحجر. یا مخلص اللبن من بین فرث و دم. یا مخلص الولد من بین مشیمة و رحم. یا مخلص الروح من الأحشاء و الامعاء. خلصنی من ید هارون الرشید. » [2] . « ای خداوندی که گیاه را از بین آب و گل و ریگ نجات می‌دهی. ای خداوندی که آتش را از بین آهن و سنگ، رهایی می‌بخشی. ای خداوندی که شیر را از بین غذاهای هضم شده و خون خلاص می‌کنی. ای خداوندی که بچه را از میان پرده رحم نجات می‌بخشی. ای خداوندی که روح را از میان و درون حجاب‌ها، خلاص می‌کنی. مرا از دست هارون‌الرشید خلاص کن. » من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم یا ز زندان برسان مرگ مرا یا الله! یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم در روایتی وارد شده که امام کاظم علیه‌السلام وصیت کرد تا او را با همان زنجیرهایی که در بدن داشت و در زندان به وسیله آن‌ها شکنجه می‌شد دفن کنند. [3] . [~hr~]پی نوشت ها: (1) مصباح الزائر، سید بن طاووس، زیارت‌نامه امام کاظم علیه‌السلام -کبریت الأحمر، ص 176. (2) عیون اخبار الرضا، صدوق، ج 1، ص 94. (3) منتخب التواریخ، طریحی، ص 517. منبع: کرامات و مقامات عرفانی امام موسی بن جعفر؛ سید علی حسینی قمی، نبوغ چاپ دوم 1382.