یاحیدر کرار...
میکنم امشب اقامت در شبستان نجف
کاش گردم تاسحرفانوس ایوان نجف
کاروان عمر من سوی علی پرمیکشد
سوختم چون لاله ای اندر بیابان نجف
پرتو خورشید در هر بامدادی دلرباست
کاش اوفتم روی خاک قبرسلطان نجف
کاش باشم زنده تا. با سوز حال خودشبی
در بغل گیرم شبی آن صحن وایوان نجف
میکنم با دیده ام جارو مزارت راعلی
جان خود را میدهم بهره غلامان نجف
آرزو دارم شبی در گوشه ی صحن علی
تاشوم حایل برآن خورشید سوزان نجف
کاش گردم خادم صحن وسرای مرتضی
تاشوم من خاکساری در بیابان نجف
گوهر غلطان اشکم میچکد ازدیده ها
از ارادت مینهم صورت بر ایوان
نجف
این مزارشاه مردان ,حضرت حیدر بود
جان ومالت باد ای(مجنون)به قربان نجف
-آرمین غلامی (مجنون)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی