#عید_فطر
امشب شب عیداست و پری باز نمودیم
درکوچه ی عشاق توپرواز نمودیم
جامی زمی فطرتو آغاز نمودیم
ما پُست غلامیِ ز تو احراز نمودیم
امشب بده جامی که تو را درک نمایم
خواهم که دگر میکده را ترک نمایم
مالایق مهمانی ات ای یاربه فطریم
عمریست که ما واله وبیمار به فطریم
ما تشنه لبان رخ دلداربه فطریم
بر روی توماجمله خریدار به فطریم
عمریست دگر خسته و تنها شده ام من
شرمنده ا ت، ای یوسف زهرا شده ام من
آوای مناجات و دعا این شب فطر است
فیض سحر ذکر خدا این شب فطر است
یک شب ونه یک عمر صفا این شب فطر است
همسفرگیِ با شهدا این شب فطر است
جامانده ترین رهروِ این جاده عشقم
یارب ز نفس بین ره افتاده عشقم
آمدبه کف ازعشق تواین حاصلم امشب
دیوانه نمودم به چه سرعت دلم امشب
افسوس که بایادتومن غافلم امشب
بنما تو به درک عرفه شاملم امشب
یارب نگهی ،گرچه گنهکار و حقیرم
یاحضرت سبحان تویی آن شاه وامیرم
عیدآمدومن غیرتوکس را نستایم
صدشکر که عمری به درت مثل گدایم
با عشق تو عمری به درت رفته و آیم
خواهم بزنی در حرمت قفل به پایم
خواهم سحرعید به یاد تو بمانم
دروقت سحرناله ی العفو بخوانم
عیداست و نمازش به صف خسته دلان شد
چون مهدی زهرا نفس سینه زنان شد
عیداست ودلم مشتری اهل جنان شد
امشب چه براتی ز تو گیریم عیان شد
امشب دل هرخسته زدلدار رضا بود
داریم یقین روزیِ ما کرب و بلا شد
ایکاش که دست کرمت دست بگیرد
گربی توشود زار و گنهکار بمیرد
خوش بخت شودآنکه دلت را بپذیرد
دراین شب فطر ازکرمت عید بگیرد
عیداست و فقیران ره تزکیه هستیم
عیدی بده چون مستحق فطریه هستیم
مهدی توفقط نور دل اهل زمانی
هرجاتوعیانی به خدا ،باز نهانی
اسطوره ای وضامن عشاق جهانی
ایکاش نماز عیداین فطر بخوانی
(مجنونم)ودل رابه تولیلا بسپارم
خواهم که سرم بر سره پای توگذارم
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)