درسرازیری گودال تنت غارت شد
خواهر گریان تو،از زندگی اش سیر شد
یاری ام کن تاکه چشم من بیفتد بر رُخ ات
زینبت رنجیده از دیدارِ این تصویر شد
بین گودالت مگر خونابه ها کممی شدند؟
ای برادر،وقتِ تشییعِ جنازه دیر شد
در نهایت بی کفن هستی ، گل صحرانشین
بینِ گودالت دوباره خونِ دل تکثیر شد
مجنون کرمانشاهی