بسم الله الرحمن الرحیم (حضرت رباب س) ..آرمین غلامی(مجنون_کرمانشاهی) همسر ارباب عالم حضرت علیا رباب ای عروس فاطمه،قلبت زغمهاشدکباب یارباب و،،یارباب،،۲/ جان جانان منی ،ای در حرم نور دو عین هستی زهراوحیدر،پاره قلب حسین یارباب و،،یارباب،،۲/ کربلابودی که تو داغ حسینت دیده ای درکنارقبراو،همچون گلی پژمرده ای یارباب و،،یارباب،،۲/ درمسیرکوفه قومی دست بسته دیده ای بازوان زینبت را توشکسته دیده ای یارباب و،،یارباب،،۲/ دیده ای برروی نیزه ،صورتی غرق محن دیده ای درکربلا،صدپاره طفلان حسن یارباب و،،یارباب،،۲/ بوده ای در کربلا گریان ،به آه وشوروشین سوختی همراه آل فاطمه بهر حسین یارباب و،،یارباب،،۲/ کربلا دیدی به صحرا جسم اکبر،یارباب از ستم هاپاره دیدی جسم وپیکر،یارباب یارباب و،،یارباب،،۲/ کربلادیدی گمانم روی دستان پدر حرمله با تیر خودزدبرگلوی آن پسر یارباب و،،یارباب،،۲/ من فدای غیرت و آن روح پر احساس تو وای وکه، افتاده دست از پیکر عباس تو یارباب و،،یارباب،،۲/ شاهدی در گوشه ی میدان حسین تنها شده در سرازیری مقتل برسرش غوغا شده یارباب و،،یارباب،،۲/ شمرملعون آمد و برپیکرش خنجر کشید از قفا دربین گودالی، حسین را سر برید یارباب و،،یارباب،،۲/ وای وازظلم و ستم ،درشعله سوزد خیمه ها دیده ای رأس حسینت را،دگر بر نیزه ها یارباب و،،یارباب،،۲/ وای وبشکسته شد از ظلم وستم، بال و پرت لحظه ی آخر گرفتی پیکرش را در برت یارباب و،،یارباب،،۲/ ای رباب خسته دل رفتی سوی باغ جنان در عزای تو بگریدمهدی صاحب زمان یارباب و،،یارباب،،۲/ _غلامی(مجنون _کرمانشاهی) (مرحوم توحیدی)