نوحه رقیه۱.mp3
4.55M
(نوحه حضرت رقیه س) .حاج آرمین غلامی در این ویران چون مه تابان با دل مضطر آمدی بابا کجا بودی ای مه رخشان هان چرا با سر آمدی بابا کرده ای احسان آمدی بابا سوی این ویران آمدی بابا عجب یادت آمد از ماها کلبه ام از رویت منور شد ز دیدار عارض ماهت اینک ای بابا دیده انور شد ز بوی موی شریف تو چون شمیم جانم معطر شد چه شد در این گوشه ی ویران با شکوه و فر آمدی بابا ای پدر بودم بی قرار تو بی قرار ماه عذار تو به حمد الله از جمال تو صبح امیدم شام هجران شد زمان وصل آمد و ایام فراق رویت به پایان شد چو از ره طالع رخ ماهت این زمانه چون ماه تابان شد تعالی الله ای همایون فال با رخ احمر آمدی بابا دیده ام روشن شد ز دیدارت بزم من گلشن شد ز رخسارت چو یاد از من کرده ای نزد کودکان دارم عز و شوکت ها که آمد باب عزیز من از سفر اکنون بعد مدت ها شماتت ها می شنیدم از امت بی شرم و مروت ها خدا را شکر حالیا دارم من تو را بر سر آمدی بابا بعد تو بابا رنج ها دیدم کوفه و شام پر بلا دیدم نگر بابا گوشه ی ویران از ره بیداد مسکن ما را به روی خاک سیه بنگر منزل ما را مأمن ما را ز رخسار خویشتن روشن کرده ای بابا گلشن ما را فدایت گردم چرا بی عباسم و اکبر آمدی بابا ای پدر جانم باد قربانت من فدای این چهر رخشانت شبانگاهان مراسم روضه حضرت رقیه سوم محرم /نوحه/روضه شام دوشنبه۱۸/تیرماه۱۴۰۳ خاکسار کرمانشاه