ابالفضل (ع) ای امیر کربلا دستم  بگیر تا که برخیزم ز جا دستم بگیر سر نهادم بر در کویت حسین بین که افتادم ز پا دستم بگیر ای حسین جان دوست می دارم تو را سر خوشم هستم گدا دستم بگیر  در دم مردن بیا بالین من چشم بر راهم بیا دستم بگیر در میان وحشت برزخ حسین یاریم کن از وفا دستم بگیر چون که مجنون مستمند و مضطر است گوید ای مشکل گشا دستم بگیر _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)