#امام_حسین (ع) -روضه
زیرخنجر گوشه ی مقتل نگارم ذبح شد
بین گودالی همه داروندارم ذبح شد
من به گیسوی تو دل رابسته ام آرام جان
وای من آرامش این روزگارم ذبح شد
شدزمستان چارفصل زندگانیم حسین
پیش چشم من گل و باغ و بهارم ذبح شد
ای همه عالم فدای روی خاک آلوده ات
بین گودالی امید روزگارم ذبح شد
جلوه مهر خدا ازچه به زیره مرکبی
زیرپای ثم مرکبها نگارم ذبح شد
آشنای من چرا بی آشنا گردیده ای
زیرخنجرهای آن ملعونه یارم ذبح شد
کار زینب دل سپردن کار تو شددلبری
پیش دیده دیده ام دار و ندارم ذبح شد
بعدازاین دیگر کسی حالم نمی پرسدحسین
بی کس وتنهاشدم چون اعتبارم ذبح شد
حضرت خورشیدِ رحمت بر سرنیزه شدی
پیش من نور فروغ شام تارم ذبح شد
حاجتی غیر از وصال توندارم یاحسین
چون شه دلداده ی ایل و تبارم ذبح شد
لحظه جان دادن(مجنون)بیا بالین او
گفت زینب گوشه ی مقتل نگارم ذبح شد
-آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#
#_اربعین ۱۴۰۳