🤞▪️کرامتی از حضرت معصومه سلامالله علیها
#مداح.حاج آرمین غلامی
#پنجشنبه۲۶مهرماه۱۴۰۳_کرمانشاه
🌷 یکی از علماء اهل دل مىفرمودند: آمدم قم، دنبال منزلی بودم و پیدا نمیشد. یک کسی رسید گفت: من طبقهی پائین منزلم را به شما اجاره میدهم، نصف قیمت معمول ولی خانوادهی شما به خانوادهی من کمک کنند.
🍀 حاج آقا فرمود: برای من سخت بود -چون خانوادهی ایشان از خانوادههای متمول و متمکن بودند -رفتم و به حضرت توسل کردم که مشکل خانهام حل شود و منزلی به من عنایت کنند؛ همانجا خوابم برد،
🌸 حضرت معصومه(س) در خواب فرمودند: این حوائج کوچک است، از ما حوائج بزرگ بخواه؛ این چیزهای کوچک را از میرزای قمی بخواه؛ و بعد از خواب بیدار شدم.
🥀 رفتم سر قبر میرزای قمی و قرآن را باز کرده و سورهی مبارکهی یس خواندم برای میرزا. وسطهای سوره بودم؛ کسی رسید و گفت: آقا، اهل علمی هست، مجبور است برود تهران و منزلشان خالی است. دنبال کسی است که برود داخل خانه، هم ساکن آن بشود هم از آن محافظت کند.
🌻2⃣ نوع حوائج معنویای که در زیارتنامهی حضرت معصومه(س) مطرح شده، دارای یک بار معنوی ویژهای است که رسیدن به آن، بدون وساطت اولیای الهی، ممکن نمیشود و حضرت سلامالله علیها یکی از این وسائط است.
🌹 راه رسیدن به این حوائج، فقط و فقط معرفت است.
«اَلسَّلامُ عَلَیكِ یٰا فاطِمَةَ المَعصومَه»
از آنروزی که چشمم را درین غمخانه وا کردم
نگاه خویش را ، با گنبد تو آشنا کردم
غمی که جای خود را در درون سینه وا میکرد
چو دیدم گنبدت را از دلم، او را جدا کردم
شدم چون پایبند گنبد و صحن و سرای تو
دلم را از غم و از بند این دنیا رها کردم
ضریح دلنوازت شد انیس و مونس جانم
که کم کم دردهایم را در آغوشت دوا کردم
زیارتنامه خواندم در حریم جانفزای تو
دو رکعت هم نماز عشق را آنجا ادا کردم
مریضان و گرفتاران عالم را به درگاهت
به یاد آوردم و بر مشکل آنها دعا کردم
چو هستی دختر بابالحوائج، موسیِ جعفر
گره، از مشکلات خویش با دست تو وا کردم
خلاصه هر زمان هر مشکلی پیش آمد ای بانو
توسّل بر تو جستم از دل و جانت صدا کردم
عزاداران ثارالله (ع) را در صحن آیینه
چو دیدم یاد آن شاه شهید سر جدا کردم
از او آموختم ایثار و درس جانفشانی را
که هم خود، هم قلم را وقف در راه خدا کردم
سخن گفتم به عشق آل طاها در تمام عمر
بدون مُزد و مِنّت، حق جدّم را ادا کردم
نبودم چون پی نام و نشان؛ در گوشهی عزلت
نشستم کار خود را عاری از روی و ریا کردم
شدم دردیکش (ساقی) کوثر، با دلی آگاه
چنانکه خویش را سرمست، از جام ولا کردم
نبستم دل بهجز آل عبا (ع) در زندگی هرگز
از آنروزی که چشمم را درین غمخانه وا کردم
🌹 «الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج»