❖﷽❖ ♡گفتگو با امام زمانم♡ پدربزرگم هروقت می خواست به نماز اول وقت تشویقم کنه خودش می رفت وضو می گرفت با لبخند همیشگیش همونطور که آستین پیرهنش رو بالا می زد می گفت داره اذان میگه بدو که نمازمون رو همون وقتی بخونیم که امام زمان داره نماز می خونه♡ جمعه ها، زودتر از همیشه از خواب بیدار میشد و حیاط رو آب و جارو می کرد و با خنده می گفت امروز ممکنه امام زمان بیاد و بخواد سری به ما هم بزنه🌱 یه وقتایی بهم می گفت حواست باشه با این چشمات چیا رو می بینی ها، این چشمها قراره به زودی امام زمان رو ببینه بعدش هم همون جوری با خنده می گفت بگو ایشالا اونقدر تو زندگی کنار گوشم از تو گفت که حالا روزی نیست که با سلام به شما شروع نکنم و شبش بهت شب بخیر نگم... دلم که می گیره بعد از خدا، تو رو صدا می زنم و میخوام برای بهتر شدنم دعا کنی.... اومدم بگم این روزا دلم خیلی گرفته میشه زودتر بیای؟ •••❥ @Majnonolmahdi1