..
اما نياز به تبديل شدن و به اينگونه از بنبست رهيدن،
از خود خلاص شدن و به معشوقى كه بالاترش يافتهاى پيوستن و با او ماندن؛
چون هنگامى كه بودن تو، ماندن است و ماندن تو، مرگ است و گند است،
بايد اين بودن، از بنبست ماندن نجات بگيرد. بايد در راهى بيفتد و جهتى بيابد.
اين نياز، عشق است و عشق از اين نياز برخاسته.