🔸دو جور مدیریت تربیتی 🔻 ما بايد اصلِ «لااكراه في الدّين، قد تبيّن الرّشد من الغي، فمن يَكفر بالطّاغوت و يؤمن باللّه فقد استمسك بالعروة الوثقي لانفصام لها» را رعايت كنيم. روي كلمه كلمه اين آيه دقت كنيد. بايد تك‌تك اين شعارها، كه در هر يك از اين جمله‌هاست، حفظ بشود. اجباري در آيينِ زيستن نباشد. آنچه هست، روشن كردن راه و بيراهه است. براي اين منظور بايد هميشه در كارهايمان و در برخوردهای‌مان و در نظام دادن‌های‌مان طوري عمل كنيم كه انسانها حس كنند دارند به پاي خودشان حركت مي‌كنند؛ آن‌هم نه يك احساس كاذب، بلكه يك احساس صادق. دو جور مديريت هست: مديريتي كه اداره‌شونده‌ها را در يك مكانيسم قوي قرار مي‌دهد و آنها چون ذرّاتي با يك مغناطيس نيرومند، اما ، به دنبال مدير حركت مي‌كنند. اين مديريت درخور يك جامعه انساني و اسلامي نيست. يك نوع مديريت هم هست كه هميشه به اداره‌شونده‌ها مي‌دهد كه احساس كنند خودشان دارند فكر مي‌كنند؛ خودشان دارند خلاقيت نشان مي‌دهند؛ خودشان ابتكار و ابداع دارند و خودشان دارند حركت مي‌كنند. اما مي‌دانند كه حركتهايشان بايد به هم پيوسته باشد؛ تك نمانند. ايمان آورده‌اند به اينكه تك ماندن همان و باطل شدن و عاطل شدن و بي‌ثمر، يا كم ثمر شدن همان. اين مديريت پايدارتر است. در اين راه بايد خيلي خون دل خورد. يك معلم بايد خيلي خون دل بخورد تا كلاس را طوري اداره كند كه بچه احساس آزادي هم بكند. خيلي خون دل خوردن دارد و خيلي انسان بايد در خودش سرمايه جمع كند تا بتواند اين كار را بكند. ولي معلمان عزيز بايد به عنوان يك معلمِ متعهد مسلمانِ انقلابي اين كار را بكنند، والاّ از بچه‌ها مهره ساختن هنر نيست. از بچه‌ها مهره نسازيد! 📚 کتاب ❇️ تحقق نظام توحید در ساختار تزکیه و تعلیم: ➕اینجا زندان نیست، اینجا است: 🆔@maktab_eslami