🔹 چالش‌هایی که در «مکتب اسلامی» با آن مواجه شدیم 🔸 بخش اول 🔹 ابتدا تصور من این بود که وقتی فرزندم را از مدرسه می‌گیرم و در مکتب اسلامی عضو می‌شوم تمام وقتش در مکتب صرف خواهد شد، مثل مدرسه. 🔹اما با مرور زمان متوجه شدم که ما پدر و مادرها، وقت بیشتری باید بگذاریم، خب با این سرشلوغی زندگی‌های امروز، این نگرانی برای ما بود که شاید نتوانیم وقت مفیدی برای فرزندمان اختصاص بدهیم. 🔹 مکتب اسلامی چالش بزرگی در زندگی ما ایجاد کرد، از یک طرف واقعا کار ما سخت شده بود ولی از طرفی هم از اینکه فرزندم در مدرسه نیست خوشحال بودم. بی انگیزگی و بی نشاطی، کلافگی، سردرگمی و استرس از چیزهای بدی بود که حالا دیگر در فرزندم نمی‌دیدم، در مکتب انگیزه‌های بزرگی پیدا کرده بود، نشاط بیشتری داشت و برای خودش برنامه داشت، 🔹 ولی قسمت سختش اینجا بود که پیگیری و ارتقاء این برنامه با کسی جز خانواده نبود، مدرسه ما را عادت داده بود به اینکه یک مدرسه خوب، یعنی تمام امورات علمی و آموزشی فرزندم را به عهده می‌گیرد و من خیالم راحت است و دیگر کاری به آموزشش ندارم و می‌توانم با فراغ بال به کارهای دیگرم برسم! 🔹 در مکتب اسلامی همیشه گفته می‌شد که "نباید مسئولیت ذاتی خانواده را کسی دیگر انجام دهد مگر اینکه بخواهد فقط به خانواده کمک کند،" یعنی حتی وقتی مکتب برای فرزندان ما برنامه می‌گذاشت هدفش نشان دادن یک الگو به پدر و مادر بود. 🔹 الان چند سالی است که فرزندم به مدرسه نمی‌رود، روز به روز در زندگی با چالش‌هایی مواجه شدیم که این چالش‌ها زندگی ما را ساخت و ما را متحول کرد، گمان می‌کردیم در مکتب اسلامی فرزندمان رشد می‌کند اما متوجه شدیم که ابتدا این ما بودیم که رشد کردیم، یعنی خانواده. 🔹 یکی از این رشدها هم این بود که باور کردیم پدر و مادر می‌تواند بهترین آموزش را به فرزندش بدهد. 🔻مکتب اسلامی 🔻شبکه خانواده محور برای تحقق تزکیه و تعلیم توحیدی https://eitaa.com/joinchat/2275540994C6f057befd5