پشت خاکریز می رفتم تا عکس بگیرم که یک لحظه در فاصله ای نزدیک پس از صدای انفجار ، خاک و دود زیادی بلند شد . تا نگاه کردم پسرک را دیدم . چهره معصومش را دود و غبار گرفته بود . به گونه ای که ترکش های صورتش هنوز آشکار نبود . گویا دنبال کسی می گشت . صدای حسین حسینش را شنیدم و به طرفش دویدم . بی اختیار دکمه دوربین را فشار دادم . آنی به زمین افتاده و سرش در دامنم قرار گرفت . به معبودش پیوسته بود صورت خون آلودش را بوسیدم و دیگر اشک امانم نداد . عکاس : سید مسعود شجاعی طباطبایی عملیات کربلای یک _ منطقه مهران