⭕️ اى زبان، هم گنجِ بی‌پايان تويى اى زبـان، هـم رنـجِ بی‌درمـان تـويى 🔶 بنده در مجالسی که در خدمت اولیای‌الهی همچون حضرت حاج‌سید‌هاشم‌حداد و مرحوم علامه‌طهرانی ـ قُدّس‌سرّهما ـ بودم، کاملاً احساس می‌کردم و با دو چشم خود می‌دیدم و با وجودِ خودْ فرقِ بین دو مسیر را لمس می‌کردم، که چطور اولیای‌الهی فارغ از حرف‌و‌نقل‌ها، در عوالمِ خود، سرمست از باده‌های جمال و بارقه‌های جلال‌الهی در حال طَیَرانند؛ در حالیکه در مقابل،‌ افرادی هستند که دم از خدا و سیرو‌سلوک می‌زنند ولی مجالسِ آنها مملوّ است از مسائل عَفِن و متعفّن و حرف‌ونقل‌های بچه‌گانه و مطالبِ ابلهانه و قضایای عامیانه. نه حرفی از توحید، و نه حرفی از نور و بهجت و رُقاء و انبساط! 🔹وقتی روش اولیای الهی اینگونه است، دیگر وظیفۀ ما از این به بعد این است که انسان رفیق سلوکیِ خود را کسی انتخاب کند که از این حرفها در او نباشد. وقتی انسان می‌بیند رفیقش در حالِ ورود در اینگونه حرفها‌ است بگوید: «آقاجان! ما دستور داریم که این مطالب را نگوییم» 🔹برای چه باید نقل شود که مثلاً فلان حرف را فلان شخص زده یا در تلفن گفته یا فلان برخورد را کرده یا فلان قضاوت را نموده است!؟ 🔺انسان تا چه وقت باید ذهن و فکر و قلب خود را با اینگونه مطالب، ملوّث و آلوده کند!؟ 🎙حضرت آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌‌الله سرّه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔈 1432 ه.ق جلسه 9؛ منقّح. @maktabe_vahy 💠.💠.💠.💠