"نمآهنگ آغوش" چه بهتر است ببخشم به لطف و احسانم چگونه جسم ضعیف تو را بسوزانم؟ اگر تو خالق خود را خدا نمی‌دانی منم خدا و تو را عبد خویش می‌دانم شرار قهر مرا، آب بحر کافی نیست مگر ز اشک تو، آبی بر آن بیفشانم تو غافلی و مرا لحظه‌ای نمی‌خوانی بیا منم که تو را سوی خویش می‌خوانم هزاربار شدم از تو خشمگین امّا تو کیستی که ز تو انتقام بستانم؟ به عزّتم قسم ار سوی من بیایی باز تو را ز لطف در آغوش خویش بنشانم ز بس که اشک تو را دوست دارم؛ از رحمت بلا دهم که تو را لحظه‌ای بگریانم هزاربار گنه کرده‌ای؛ بیا یک‌بار بگو: اله من العفو، من پشیمانم ز سال‌ها گنهت بگذرم به یک العفو ببخشم و به تو ثابت کنم که رحمانم @maktabeislam